کد مطلب:153889 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

دعا و شکوه حسین
پس از آنكه خیمه ها برافراشته شد حسین علیه السلام اهل بیت و افراد خانواده و یارانش را جمع كرد و تصور قطعه قطعه شدنشان را از ذهن گذرانید، اشك چشمان مباركش را فراگرفت و دست به دعا برداشت و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت و از گرفتاری ها شكوه كرد و فرمود:

اللهم انا عترة نبیك محمد (ص) قد اخرجنا و طردنا و ازعجنا عن حرم جدنا و تعدت بنوامیة علینا أللهم فخذ لنا بحقنا و انصرنا علی القوم الظالمین.

«بار خدایا مائیم عترت پیامبرت محمد كه ما را از خانه و كاشانه مان بیرون كردند و از حرم جدمان رانده شدیم، بنی امیه بر ما ستم كردند، خدایا تو خود حق ما را بستان و ما را بر مردم ستمكار پیروز گردان».

و نیز برای اینكه یاران ابی عبدالله موقعیت خود را بدانند و در تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرند به یاران و انصارش خطاب كرد و فرمود: الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون.

«مردم بنده و برده دنیایند و دین لقلقه زبان آنها است از هر سو كه زندگیشان تأمین شود به همان سو می چرخند هرگاه به گرفتاری ها مبتلا شوند دینداران تقلیل خواهند یافت [1] .



[1] حياة الحسين ج 3/ص 97 - بلاغة الحسين ص 35.